سوغات مشهد بابایی
سلام جون دلم بابایی وفات هارو رفته بود مشهد به خاطر شلوغی وسرما مانرفتیم تواین یه هفته با مادر بزرگت موندیم برات بگم ازدلتنگی بابایی که هی زنگ میزد باهات حرف بزنه البته شما هم بیقراری میکردی هی میگفتی بابا؟سراغش میگرفتی موقع اومدنی خیلی دیدنی بود از هم دل نمیکندین شماکه از بغل بابایی پایین نمیومدی سوغاتی ها رو نگو همش واسه شما بود من دیگه ازیاد بابایی رفتم دنیاش شدی تو. اینم سوغاتی که شامل (پالتو،چادرملی،ماشین وبلوز)که تنت تبرک کرده واست هواپیما هم واسه امیر پسر عمه ات.بردمت درمانگاه11کیلوشدی. 15ماهگی..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی